دوازدهمین ماهگرد و یک ساله شدن من
چه زود 12 ماه گذشت و من دوزاده ماهه و به عبارتی یک ساله شدم. انگار همین دیروز بیست آذر 98 بود که من دنیا اومده بودم و همه چه قدر خوشحال بودند. الان خیلی بزرگتر از اون وقت هام شدم. فعلا هفت تا دندون درآوردم، چهار تا بالا و سه تا پایین. همچنان فقط بابا و دد میگم. تعداد خواب ها کم ولی با مدت طولانی تر شده. با گرفتن چیزی می تونم بایستم. فعلا راه نیوفتادم و چهاردست و پا میرم این ور اون ور.
آخرین عکس ماهگردم هم با خرمالوها برایم ساختند و منو لباس و شلوار جین و کراوات پوشوندند و با این خرمالوهای خوشمزه دوازده شکل عکس ماه گرد انداختم .البته با زحمت زیاد، چون دیگه اصلا یک جا بند نیستم. بعدش هم خواستم برم خرمالوها بردارم که بهم هلی کوپتر و هواپیمامو دادند که مشغول اونا بشم و خرمالوها را جمع کردند و بردند.
این هم عکس های آخرین ماهگرد من در 12 ماهگی:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی