اولین زلزله در زندگی من
نوزده اردیبهشت بود و تقریبا داشتم پنج ماهه می شدم، که یک شب اتفاق عجیبی افتاد. ما اون شب خونه بابابزرگ بودیم. ساعت حدودای ۱۲:۴۸ دقیقه شب که من خواب خواب بودم، یهو زمین چند لحظه لرزید. مامانم اون موقع بیدار بود و ترسید و بابابزرگ رو صدا زد. بعد بابابزرگ هم مامان بزرگ رو بیدار کرد و همه رفتیم تو یه جای امنی از خونه. زلزله سنج بابابزرگ هم آژیر کشید. البته با وجود این همه سروصدا، من بیدار نشدم و این ماجراهارو از مامانم شنیدم. حدودا یک ساعت مامان و بابابزرگ و مامان بزرگ بیدار موندند و وقتی دیدند، زمین دیگه نمی لرزه و همه چی آرومه، رفتند خوابیدند. منم تو همون گهواره ام که از اتاق آورده بودند بیرون، دوباره بردند تو اتاق و اصلا بیدار نشدم و زلزله رو متوجه نشدم. بعدها فهمیدیم این زمین لرزه، قدرتش ۵.۱ ریشتر و به مرکزیت منطقه دماوند بوده.
اینم عکس من در شب زمین لرزه که توی گهواره خوابیده بودم و گذاشته بودنم در جای امن و بی خطری از خونه:
اینم عکس من در شب زمین لرزه که توی گهواره خوابیده بودم و گذاشته بودنم در جای امن و بی خطری از خونه:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی