ششمین ماهگرد من
شش ماه از عمر من کوچولو به سرعت برق و باد گذشت و من شش ماهه شدم. دیگه یه نیم سالی عمر کردم و دارم دنیادیده میشم. مامانم این بار با توپ های رنگی که بابا برام خریده بود، یه عدد شش خوشگل واسم ساخت و ازم در کنار این عدد شش، عکس انداخت. بعدش هم یه هندونه قرمز خوشگل رو جای کیک با شمع عدد شش روی میز گذاشتند و این روز رو برام جشن گرفتند. بعد از این ماهگرد شش، من دیگه بزرگتر شدم و غداهای کمکی باید بخورم و مهارت هام به سرعت رشد خواهند کرد.
اینم منم در میز جشن ششمین ماهگردم در بیستم خرداد ماه نود و نه:
و اینم عکس ماهگرد ششمم:
اینم منم در میز جشن ششمین ماهگردم در بیستم خرداد ماه نود و نه:
و اینم عکس ماهگرد ششمم:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی